فضیل میگوید : رفتم بالای سر یکی از شاگردانم که در حال احتضار بود ../ قران باز کردم و یاسین میخواندم ../ به من گفت : قران نخوان ../ من قران را بستم و ذکر لا اله الا الله میگفتم .گفت : من معتقد به این جمله نیستم .. سپس از دنیا رفت .. شبی او را در عالم خواب دیدم گفتم چرا با حالت کفر از دنیا رفتی ؟ گفت: به3دلیل :
1- به تو شاگردان ممتازت حسودی میکردم ..
2- سخن چین بودم ..
3- سالی یک پیاله شراب میخوردم...
کلمات کلیدی : مرگ و مردن