سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسا سخن که از حمله کارگرتر بود . [نهج البلاغه]
کل بازدیدها:----143136---
بازدید امروز: ----5-----
بازدید دیروز: ----35-----
به سمت خدا

 
نویسنده: موسوى
پنج شنبه 89/7/22 ساعت 5:0 عصر

گنجشکی محزون با خدای خود شکوه کرد که :
پروردگارا
صبحگاهان طوفانی فرستادی که آشیانم را به زیر افکند. من با تو چه کرده
بودم و کدام گوشه سلطنتت را تنگ کرده بودم که مستوجب چنین عقوبتی شدم ؟
خدای فرمود:
ماری
بزرگ در کمین تو و جوجه هایت بود در حالیکه تو در خواب خوش بودی . بادی در
راه بود فرستادمش تا لانه ات را به آرامی واژگون کند تا از نیستی برهی !


«چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید حال آنکه خیر شما در آن است» بقرة آیه 216



  • کلمات کلیدی : حکایت
  •     نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • ماه رمضونه
    به کسی نگو!!!!
    برات میمیرم
    گوشی خدا !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    [عناوین آرشیوشده]